حسین حسین ، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 24 روز سن داره

*شازده حسین*

تولد گل پسرمون....

حسین جونی امروز میدونی یهو یاد چی افتادم؟!تولدت........انقدر ناراحت شدم.......آخه میدونی تولدت من نبودم اینجا....تهران کلاس داشتم بعدش انقدر این کلاسا خسته کننده بود که کلا یادم رفت بیام وبلاگتو آپ کنم و تولدتو اینجا ثبت کنم .....البته بگما...توام امسال تولد نداشتی به خاطر فوت پسر عموها.....ولی انگار مامانتینا واست کیک خریدن.....حتما ازشون عکسای اون شبو میگیرم میزارم واست عزیزم   الانم می خوام جبران کنم برات و اینجا واست تولد بگیرم حالا شما همگی فک کنید امروز 21 تیرماه هستش ...
18 شهريور 1391

مسافرت شازده حسین

سلام عزیزم جونم برات بگه که شما دیروز از مسافرت برگشتین رفته بودین طرفای اردبیل .....دیروز که اتفاقی در خونه ی مامانی دیدمت داشتی خاک بازی می کردی .....گفتم حسین خاک خونت اومده پایین؟کوجا رفته بودی؟خوش گذشت؟ تو گفتی:ایج جا(هیچ جا) عکسای سفرتو از مامان میگیرم میزارم اینجا واست......   ...
10 شهريور 1391

حسین بزرگ بشی چه کاره میشی؟

سلام   الان خونه ی مایی    یه چیز جالب گفتی اومدم بنویسمش مامانی ازت پرسید بزرگ بشی می خوای چه کاره بشی؟     گفتی میشم مثل دایی علی....ببعی بخرم .....ههههههههههه ...
10 شهريور 1391

میدونم که دیره اما....

  حسین خوشملم میدونم که یکم دیر شده اما خیلی دوست داشتم که تو هم مثل خیلی از بچه های هم سنت وب داشته باشی کاشکی زودتر به فکر افتاده بودم آخه نمیشه انتظاری از اون ننه بابای بی هنرت داشت     ...
25 مرداد 1391

عکس جدید شازده حسین

سلام عزیز دلمممممممممممممممم                       امروز با خوشحالی اومدی خونمونو این عکس قشنگتو که تازه از آتلیه گرفته بودی نشونمون دادی... اینم  حسین و عکسش   ...
17 مرداد 1391

عاشختممممممممممممممممم....گوگولی من.....

سلام   من اومدم آپ کنم و عکسای جدید بزارم و همه رو غافلگیر کنمممممممممممممممم حسین جونی دیروز اینجا بودی تا ظهر ....از پریشب اومدی موندی پیش خودمون اول صبی که از خواب بیدار شدی گفتی مقق بلیم اباشکی بسنی بقولیم...تا فهمیدی عمه و مامان نیستن گفتی بریم یواشکی بستنی بخوریم   خلاصه کلی شیطونی کردی     حالا دیگه نوبت عکسه هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا       این عکس مال خیلی وقت پیشه ولی راستش دلم نیومد نزارمش توی وبت اینجا هم در حال تلاشی برای دراوردن شلوار و رفتن به دستشویی.... این عکسم قدیمیه ولی چون موهات بلنده میزارمش این عکس...
17 مرداد 1391

یاد ایام......

سلام عزیزممممممممممممممممم   می خوام چنتا از عکسای کوچولوییهات بزارم       تریپت منو کشتههههههههههههه......       حسین و زری خوشملههههه       لووووووووووووووووووووووس   حسین و قوقولیـــــــــــــــــــــــــــی   حسی و نخ دندون               ...
16 مرداد 1391

متی اذیت.........

سلام عزیز دلممممممم   امروز زنگ زدم خونتون خودت تلفونو جواب دادی گفتی:مَقُق تَنا؟(مه رخ تنهایی؟)گفتم:نه مهدی هست عمه هم هست.بیا خونمون.....گفتی:مَتی اذیت (مهدی اذیتم می کنه) آخه من که میدونم تو اینجا رو خیلی دوست داری اینجاکلی بازی می کنی به قول خودت کلی چایی بازی می کنی با سماور کوچولوی من یه چتر آبی هم داری که همیشه با خودت میاریش خونمون   قلبونت بلمممممممممم حالا می خوام چنتا عکس ازت بزارم       اینجا هرچی آبنبات پیدا کردی اوردی خوردیش **       ...
16 مرداد 1391

مامانی و بابایی

تازه امروز بعد از یکی دو ماه وبلاگتو نشون مامان بابات دادم کلیییییییییییییییییی ذوقیدن و به اسم وبت خندیدن        اینم مدل ژست جدید حسین گلی...............تیریپ مظلومیت       دِ........؟!این چه مدلشه؟!چشاتو باز کن....................   ...
16 مرداد 1391