حسین حسین ، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 1 روز سن داره

*شازده حسین*

عاشختممممممممممممممممم....گوگولی من.....

سلام   من اومدم آپ کنم و عکسای جدید بزارم و همه رو غافلگیر کنمممممممممممممممم حسین جونی دیروز اینجا بودی تا ظهر ....از پریشب اومدی موندی پیش خودمون اول صبی که از خواب بیدار شدی گفتی مقق بلیم اباشکی بسنی بقولیم...تا فهمیدی عمه و مامان نیستن گفتی بریم یواشکی بستنی بخوریم   خلاصه کلی شیطونی کردی     حالا دیگه نوبت عکسه هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا       این عکس مال خیلی وقت پیشه ولی راستش دلم نیومد نزارمش توی وبت اینجا هم در حال تلاشی برای دراوردن شلوار و رفتن به دستشویی.... این عکسم قدیمیه ولی چون موهات بلنده میزارمش این عکس...
17 مرداد 1391

یاد ایام......

سلام عزیزممممممممممممممممم   می خوام چنتا از عکسای کوچولوییهات بزارم       تریپت منو کشتههههههههههههه......       حسین و زری خوشملههههه       لووووووووووووووووووووووس   حسین و قوقولیـــــــــــــــــــــــــــی   حسی و نخ دندون               ...
16 مرداد 1391

متی اذیت.........

سلام عزیز دلممممممم   امروز زنگ زدم خونتون خودت تلفونو جواب دادی گفتی:مَقُق تَنا؟(مه رخ تنهایی؟)گفتم:نه مهدی هست عمه هم هست.بیا خونمون.....گفتی:مَتی اذیت (مهدی اذیتم می کنه) آخه من که میدونم تو اینجا رو خیلی دوست داری اینجاکلی بازی می کنی به قول خودت کلی چایی بازی می کنی با سماور کوچولوی من یه چتر آبی هم داری که همیشه با خودت میاریش خونمون   قلبونت بلمممممممممم حالا می خوام چنتا عکس ازت بزارم       اینجا هرچی آبنبات پیدا کردی اوردی خوردیش **       ...
16 مرداد 1391

مامانی و بابایی

تازه امروز بعد از یکی دو ماه وبلاگتو نشون مامان بابات دادم کلیییییییییییییییییی ذوقیدن و به اسم وبت خندیدن        اینم مدل ژست جدید حسین گلی...............تیریپ مظلومیت       دِ........؟!این چه مدلشه؟!چشاتو باز کن....................   ...
16 مرداد 1391

باغ جوجو بازییییییییییییییییییی........

عزیز دلم این مدتی که پای بابایی شکسته بود بیشتر میومدی پیشمون صبحا مامانم میومد سراغت و تا ظهر میموندی وقتی هم بابام میومد میگفتی عمو دادالیییییییی باغ جوجو بازییییییییییییییی الهی قلبونت بلم که همه دوست دارن حالا میخوام چندتا از عکسایی که توی باغ ازت گرفتمو بزارم     قلبون اون خجالت کشیدنتتتتتت   اینجا هم دهنتو بستی داری آبنبات می خوری سوراخ بینیت شده اندازه ی کله ی من قلفووووووووون خنده هات       ...
16 مرداد 1391

موزیک

اینجا داری موزیک میگوشی عسیس دلم اون آب دهنت منو میکشه آخر کی میخای جمش کنی اون دهنوووووووو   ...
16 مرداد 1391

عذر خواهی از حسین عزیزم....

سلام عزیز دلممممممممممم اگه بدونی این مدت چقدر ناراحت بودم که وبتو آپ نمی کردم..... آخه زیاد نمیدیدمت....این چند باری هم که با هم بودیم حال و روز خوشی نداشتم....دوبار از عید تا حالا اومدم  که اونم انقدر درس داشتم که وقت نمیکردم حتی بیام به وبت سر بزنم چه برسه که آپش کنم عزیز دلم از عید تاحالا جمع فامیل و خانواده حال و روز خوشی نداشت.... ...در عرض دو ماه گذشته من دوتا از پسر داییهامو که پسر عموهای مامان توهستن رو از دست دادم....خودتم با اینکه بچه ای و ازین چیزا زیاد سر در نمیاری می فهمیدی که اوضاع چقدر غمگینه عادل و مجتبی پسرای دایی صابر هردو فوت کردن....مجتبی دیابت داشت و عادل هم از پچگی فلج بود....مجتبی 28 سالش بو...
10 تير 1391